ستیاستیا، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 23 روز سن داره

حرف هایی برای تو

اینجا ما از زندگی مینویسم اینجا مینویسم باشد هدیه ای به یادگار از طرف ما به تو

تصمیم

گفته بودم برات از تصممیات مهم و جدی انگار داره خیلی جدی میشه میدونی من زیاد پرتوقع نیستم از دنیا. پول هم برام اهمیت بالایی نداره. اما آرامش آره شادی آره اهمیت دارن... میبینم که خیلی باید بدوییم همه مون من و بابات و حتی خود تو با پا گذاشتن روی خواسته هات نمیدونستم باید چیکار کنم دنبال شاید راهی برای فرار شاید هم راهی برای ساختن آینده ای بهتر... نمیدونم ولی تصمیمی گرفتم و بابات موافقت کرد و ... می خواهیم بریم.... از این کشور بریم. به خاطر تو که یه زندگی جدید تجربه کنی شاید با آینده ای بهتر از بودن در اینجا. به خاطر علی که خودشو پیدا کنه . به خاطر هزارتا چیز دیگه به خاطر اینکه پول در بیارم بتونم برا مادر که دیگه گوشاش نمیشنوه سمع...
27 اسفند 1401
1